دردسرهای ماهواره
یک روز دیدم که پرنیا خانوم خیلی شاکی وعصبانی پیش من اومد ومی گه چرا موهای منو کوتاه کردی آخه من می خواستم لامیا باشم و....... بعد از پایان صحبتها دیدم که هلی خانوم موهاشو سبک لامیا درست کرده بود و واقعا زیبا شده بود واین هم عوارض سریال های ماهواره ...
نویسنده :
مامان سولماز
15:10
ماجراهای خونه مادری
چند هفته ای هست که شوهر خواهرام برای یک برنامه کاری به مسافرت رفتند وخواهرام چون تنها نمونند به خونه مادری اومدند و از اونجایی که ما هم دلمون نمی اد تو این شرایط سخت اونها تنها بمونند هر از گاهی با دوتا جوجه هامون به اونها ملحق می شدیم .تو خونه پدرجون مادری پر شده بود از لحظه هایی که نیاز بود شکار شود و من هم تا اونجایی که رم دوربین یاری می کرد گرفتم. کاشکی می دیدید که 5تا نوه باهم واون هم تواین سنین ریز ودرشت چقدر تو روحیه ادم تاثیر دارند بهتره با هم ببنیم گاهی اوقات آرامش و صلح برقرار بود گاهی اوقات شکمو می شدن از این نوعش گاهی وقتها بازی بود و با هم بودن وگاهی قهر وناراحتی تواین ...
نویسنده :
مامان سولماز
15:09
پانیا خانوم
این عکسهای پانیا خانومه که به علت کمبود وقت در استفاده از اینترنت ناچارم به صورت فشرده در این پیج بذارم تو عکس زیر دخترم رو از حمام آورده بودم که همکاری کرد ومن تونستم عکسهای جالبی بگیرم دارید منو می بینید چقدر تمیز شدم حالا ماه شدم مدلهای مختلف خواب در پانیا آتلیه پانیا خانوم &nbs...
نویسنده :
مامان سولماز
15:07
ماهیگیری پدر داودی
روزی از روزها پدر داودی برای اینکه به مادری نشون بده که از بقیه داماهاش با استعدادتره تصمیم می گیره بهطالقان ببا دوستاش بره وماهی بگیره ومتاسفانه طی گزارشات مردمی ناگهان با برخورد مسئولین منطقه مواجهه شد وناچار شدند که تمام ماهی ها رو بغیر از تعدادی محدود داخل آب بی اندازندولی باز هم برای اولین با جای تقدیر وای ولا داشت ...
نویسنده :
مامان سولماز
15:02